جدول جو
جدول جو

معنی باب انار - جستجوی لغت در جدول جو

باب انار(اَ)
قصبۀ کوچک مرکزی بخش خفر شهرستان جهرم و مختصات جغرافیائی آن بقرار زیر است: طول 53 درجه و 15 دقیقه. عرض 28 درجه و 55 دقیقه. ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1300 گز است در 82 هزارگزی شمال باختری جهرم و 118 هزارگزی جنوب خاوری شیراز و یک هزارگزی شمال شوسۀ شیراز به جهرم در دامنۀ جنوبی کوه گر است. هوای آن گرم بالنسبه ملایم و آب مشروب وزراعتی آن از چشمه های متعدد تأمین میشود. محصولات عبارتند از: میوجات مرکبات و جزئی غلات. شغل اهالی باغداری و زراعت و کسب است. سکنۀ قصبه 716 تن است و درحدود 20 باب دکان و یک دبستان دارد و از ادارات دولتی بخشداری و نمایندگی دادگاه و دفتر پست، ژاندارمری در قصبه وجود دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ)
از قراء کوارفارس و در نیم فرسخی مغربی کوار است. (از فارسنامۀناصری ص 262). دهی است از دهستان کواربخش سروستان شهرستان شیراز که در 110 هزارگزی جنوب باختر سروستان و یک هزارگزی شوسۀ شیراز به فیروزآباد در جلگه واقعاست. ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 73 تن سکنه و آب آن از رود خانه قره آغاج تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و چغندر و صیفی و شغل مردمش زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(بِ اَ)
آبی که از فشردن انار گیرند
لغت نامه دهخدا
(نَ ظَ)
دهی از دهستان احمد آباد بخش تکاب شهرستان مراغه. 26 هزارگزی شمال خاوری تکاب و 5 هزارگزی جنوب خاوری راه ارابه رو نصرت آباد به تکاب. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 139 تن، شیعه و آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، بادام، حبوبات و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی. 65 هزارگزی شمال باختری خوی و 8 هزارگزی جنوب راه ارابه رو خان به ملحملی دره و کوهستانی سردسیر. سکنۀ آن 36 تن. سنی کردی. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است و راه مالرودارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد که در 18 هزارگزی جنوب خاور لردگان و 3 هزارگزی آب خرسان در جلگه واقع است، ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 102 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده آن غلات و حبوبات و ارزن و تنباکو و بادام و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(بُنْ نَ)
یکی از پنج دروازۀ شهر قاهره: صفت شهر قاهره، پنج دروازه دارد... باب النصر... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 63) (عیون الانباء ج 2 ص 171)
لغت نامه دهخدا
(بِ اَ)
دهی از دهستان سیاخ بخش مرکزی شهرستان شیراز در 50 هزارگزی جنوب باختر شیراز و26 هزارگزی شوسۀ شیراز به کازرون، جلگه معتدل. سکنۀ آن 151 تن و آب آن از رود خانه قره آغاج و محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه فرعی دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(بُجَبْ با)
دهی است به بحرین. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بِ مُ ذِ)
دروازه یا کوئی بشیراز بوده است. (شدالازار ص 134)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 48هزارگزی شمال کرمان و 4هزارگزی باختر راه مالرو شهداد. سکنۀ آن 28 تن است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(بُ کِ)
از بلوکات ناحیۀ بارفروش، دارای پانزده قریه. مساحت آن یک فرسنگ در یک فرسنگ، مرکز آن درازکلا، حد شمالی آن بلوک گنج افروز و حد شرقی آن بلوک شیرگاه و حد جنوبی آن بلوک لفور و حد غربی آن بلوک بندپی باشد. رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 129 قسمت انگلیسی چ قاهره 1342 هجری قمری شود.
نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان قائمشهر. این دهستان در 18 الی 24هزارگزی جنوب باختری قائمشهر، طرفین رود خانه بابل و دامنۀ ارتفاعات واقع شده. هوای آن معتدل، مرطوب، مالاریائی و قراء آن از رود خانه بابل مشروب میگردد. محصول عمده آن نیشکر، غلات، ابریشم، کتان و صیفی جات است. مرکز دهستان درازکلا و راه نیمه شوسه ای از بابل به این ده کشیده شده است. این دهستان از 16 آبادی تشکیل شده، جمعیت آن در حدود 12200تن و قراء مهم آن بشرح زیر است: درازکلا، کبیریاکلا، کاردرکلا، سیدکلا، گاوانکلا و شیردارکلا. (فرهنگ جغرافیائیی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ اَ)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 300 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. ساکنان این ده از طایفۀ گرمی هستند و در سیاه چادر سکونت دارند. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چِ)
دهی است از دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که در 145 هزارگزی خاور حاجی آباد و 5 هزارگزی جنوب راه مالرو گلاشکرد به حاجی آباد واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و گرمسیر دارای 223 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن خرما و غلات و شغل مردمش زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(غِ چِ)
نام باغی در حوالی سمرقند که بعهد امیرتیمور و فرزندان وی آبادان بوده است: در شب جمعه 26 ربیع الاول سنۀ اربع و خمسین و ثمانمائه در وقتی که آن شهریار (میرزا عبداللطیف) دیوانه سار از باغ چنار بطرف شهرمی آمد تیری بسوی او انداختند. (حبیب السیر چ خیام ج 4ص 42). و همچنین رجوع به همان مأخذ ج 3 ص 526 شود
لغت نامه دهخدا
(چِ)
دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان درگز (دره گز) که در 101 هزارگزی جنوب خاوری کلات در دره واقع است. ناحیه ایست سردسیر و دارای 60 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و ذرت است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بُ ن نا)
قریه ای است بمسافت کمی در مشرق شهر خفر. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(اَمْ)
و لشکرگاه هرثمه بر نهروان بود بر دوفرسنگی از دروازۀ بغداد و لشکر طاهر جائی بود که آن را باب انبار گویند سوی بصره بر یک فرسنگی از شهر. (ترجمه طبری نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف ص 513)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب انار
تصویر آب انار
آبی که از فشردن انار گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نبات انار
تصویر نبات انار
انجره از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
از محله های قدیمی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
انار سرخ رنگ با طعم ترش و شیرین
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع گیاهان مناطق خشک ناحیه جلگه ای خزر جنوبی
فرهنگ گویش مازندرانی